اگزیستانسیالیسم

نوشته های پراکنده

اگزیستانسیالیسم

نوشته های پراکنده

افکار پریشان یک توهم

میشه گفت که ما انسانها واقعا وجود خارجی داریم؟؟ آیا نمی تونیم بگیم که ماها توهمی بیش نیستیم؟اگر توهم نیست چرا بشر به هر چیزی که در توهمات خود دارد می رسد؟ توهم پرواز، توهم اینکه روزی به ماه برسد، توهم اینکه روزی بتواند همانند خود را بسازد،توهم بمب اتم...اینها همه و همه توهماتی بیش نبودند روزی...و اینکه روزی جرم را بدون نیاز به جرم منتقل کند. اینکه بتواند به خدایش برسد....مطمئنن روزی فرا می رسد که به همه توهمات درونی خودم می رسد اینها همه در صورتی به انجام می رسد که بشر در یک فضای غیر مادی به سر برد نه فضای مادی محدود که در آن همه چیز حتی زمان محدود است.در شرایط ایده آل است که می تواند به خواسته های درونی خود جامه عمل بپوشاند. از کجا معلوم روزی بدون نیاز به سفینه و در یک لحظه بتوان به هر نقطه از فضای لایتناهی رسید؟ همه اینها مسائلی هست که نمی توان در یک فضای کاملا مادی حل کرد. تصوری مبنی بر اینکه همه ما در یک توهمی همانند خوابی داراز باشیم نه یک زندگی واقعی و همرا با الرحمن و الله واقعی.چرا که از لحاظ زیست شناسی هم می توان به این مسئله پی برد زیرا همه جهشها و تحرکات بصورت کاملا تصادفی و بدون هدف هستند و مسیر مشخصی ندارند و می توان همه چیز را تصور کرد.شاید توهماتمان خارج از حیطه و دسترسمان باشد ام روزی به واقعیت می رسد..نه اینکه پرواز روزی ناممکن به نظر می رسید.اگر زمانی معادل صد سال را برای فاصله بین ساختن اولین هواپیما و امروز در نظر بگیریم که چنین هواپیماهایی ساخته می شوند در مقابل عمر زمین،عمر کائنات پشیزی بیش نیست...یعنی به سرعت یه چشم به هم زدن...حالا هی بگوئیم که روزی آقایی ظهور خواهد کرد و همه را خواهد کشت و حکومت عدل را با قتل و کشتار به زمین تحویل خواهد داد.تا کی باید این توهمات نابخردانه را به مغز ما تزریق کنند؟؟؟ تاکی باید در جاهلیت ماند؟ تا کی...؟؟؟ تا کی باید پیغمبری را که به قولی چهل همسر دارد با جانشین جعلی با نام علی که سیزده همسر دارد را قبول کرد؟؟؟تا کی باید دینی را که برای شراب خواری گناه قائل است اما برای هم خوابی با همسران گناهی نمی داند بلکه ثواب می داند با همه همسران هم خواب شد را قبول کرد؟ من جوابی در قبال سوالهای خودم دارم.....اینکه همه ما همانند بچه هایی می مانیم با این تفاوت که....بدتر از آنها هستیم.بحث رو 180درجه تغییر دادم.........

مرگ دست کیست؟زندگی دست کیست؟ اینکه شب هنگام چه خواب و رویایی ببینیم دست کیست؟ یا اینکه چه هنگام از خواب بیدار شویم دست کیست؟؟؟اینکه امشب برای همیشه بخوابیم....فردا صبح برای همیشه بیدار شویم...در اینکه این زندگی کثیف جهانی فانی است شکی نیست و کسی اگر شک کند مشکل دارد ام در اینکه آیا اصلا این زندگی وجود دارد چی؟ کسی  می تواند با قطعیت بگوید؟؟؟؟ اینکه هم به فنا می رویم واقعیتی است کثیف و مشکل...اینکه عاقبت این زندگی بشری چیست بدتر...آما آیا اینکه بشر زندگی دارد حقیقت دارد....خیلی سردرگم شدم این روزها و خیلی بیشتر قاطی کردم....شدیدا نیاز به یه محل آرام و ساکت برای فکر کردن دارم تا شاید بتونم این سوالاتی رو که تو این چند روزه برام پیش اومده رو حل کنم چون با چند نفر که در میون گذاشتم نتونستن کمکی کنن. البته مشکل از من هستش که حرف هیچ کسی رو غیر از خودم رو قبول ندارم. امیدوارم تو پست بعدی این همه قروقاطی و آشفته و پریشان حال نباشم......همه از اینکه بمیرن می ترسن ولی من از اینکه اصلا زندگیی وجود نداشته باشه...از اینکه همه ما تو خواب باشیم.....

 

 

 

و این هم یه عکس از کارهای خودم.....

نظرات 4 + ارسال نظر
مرد شعر سه‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 17:37

سلام سینا .. اسم وبت رو تغییر بده تا مشتری بیشتری داشته باشی .. مردم ایران هنوز به اون پختگی نرسیدن تا این کلمات رو هضم کنند .. این پست رو خوندم جالب بود .. خیام شناسی رو هم بعدا میخونم .. موفق باشی .. ممنون که سرزدی

http://poetriman.blogsky.com/

مرد شعر سه‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 17:49 http://poetriman.blogsky.com/

سلام دوباره .. به اشعار سعدی و حافظ نگو چرت و پرت .. آیا تو اشعار سعدی و حافظ رو خوندی ؟ تو میدونی که حافظ چه کسی بوده؟ اون بزرگترین شاعر سکولار ایرانه ... سعدی هم همینطور ... برو یه گشتی توی دیوان حافظ و گلستان سعدی بزن و بعدا اگه خواستی بگو چرت و پرت...
مشکل ما اینه که اشعار حافظ و سعدی رو از کتابای درسی به یاد داریم و هیچوقت متن کامل و بی سانسورش رو نمیخونیم ..

مرد شعر سه‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 17:52 http://poetriman.blogsky.com/

سلام دوباره .. به اشعار سعدی و حافظ نگو چرت و پرت .. آیا تو اشعار سعدی و حافظ رو خوندی ؟ تو میدونی که حافظ چه کسی بوده؟ اون بزرگترین شاعر سکولار ایرانه ... سعدی هم همینطور ... برو یه گشتی توی دیوان حافظ و گلستان سعدی بزن و بعدا اگه خواستی بگو چرت و پرت...
مشکل ما اینه که اشعار حافظ و سعدی رو از کتابای درسی به یاد داریم و هیچوقت متن کامل و بی سانسورش رو نمیخونیم ..

مارکوس سه‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 18:22 http://manfiyesefr.blogfa.com

سلام رفیق

شما واقعا نسبت به من لطف دارید

من فقط میخواستم بگم که حقیقت شای دچیزی نیست که

ما میبینیم همین

اگه دوست داری با هم بیشتر آشنا شیم کتاب (اسلام و مارکسیسم) دکتر شریعتی رو مطالعه کنی بد نیست

راستی آپم

منتظرتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد